همانطور که می‌دانیم محل مزار دختر پیامبر(ص) مشخص نیست. آنچه درباره مرگ ایشان ثبت شده و کوششی که در پنهان داشتن این خبر به کار برده‌اند، نشان‌دهنده آن است که خانواده پیغمبر(ص) در این باره دارای نگرانی‌هایی بوده‌اند. ممکن است قسمتی از این نگرانی به خاطر اجرای وصیت حضرت زهرا(علیه‌السلام) باشد. نخواسته است کسانی را که از آنان ناخشنود بود، در تشییع جنازه، نماز و مراسم دفن او حاضر شوند. اما آثار قبر را چرا از میان برده‌اند؟ و یا چرا پس از به خاک سپردن حضرت صورت هفت قبر، یا چهل قبر در قبرستان بقیع و یا در خانه ایشان ساخته‌اند؟
ابن شهر آشوب نوشته است ابوبکر و عمر بر علی(علیه‌السلام) خرده گرفتند که چرا آنان را رخصت نداد تا بر دختر پیغمبر(ص) نماز بخوانند. امام سوگند خورد که فاطمه(س) چنین وصیت کرده بود و آنان پذیرفتند و متقاعد شدند.
چرا این همه اصرار در پنهان داشتن مزار حضرت زهرا(علیها‌السلام) به کار رفته است؟ اگر در سال چهلم هجری فرزندان فاطمه(س) قبر پدر خویش را از دیده مردم پنهان کردند، از بی‌حرمتی مخالفان می‌ترسیدند. اما وضع مدینه را در چهل روز یا حداکثر هشت ماه پس از مرگ پیغمبر(ص) با وضع کوفه در سال چهلم از هجرت یکسان نبود. آنها که بر سر مسائل سیاسی و احراز مقام با حضرت علی(علیه‌السلام) کشمکش داشتند، کسانی نیستند که در سال یازدهم در مدینه حاضر بودند. و آنان که در مدینه حاضر بودند، حساب علی(ع) را از فاطمه(علیهاالسلام) جدا می‌کردند. برای رعایت ظاهر هم که بوده است به دختر پیغمبر حرمت می‌نهادند. و مسلماً به قبر او نیز تعرضی نمی‌کردند. همچنین نمی‌توانیم بگوئیم مرور زمان و یا فراموشی راویان موجب معلوم نبودن موضع مزار زهرا(س) است. چرا که محل قبر دو صحابی پیغمبر(ص) در کنار قبر ایشان معین است. قبر فرزندان زهرا(س) را که در بقیع آرمیده‌اند، به تقریب می‌توان روشن ساخت. پس علت این پوشیده کاری چیز دیگری است. همان سببی است که خود حضرت در جمله‌هایی که شاید آخرین گفتارهای ایشان بوده است بر زبان آورد. همان سخنانی که به زنان عیادت کننده گفت: «دنیای شما را دوست نمی‌دارم و از مردان شما بیزارم.» حضرت می‌خواست دور از چشم ناسپاسان و حق‌ناشناسان به خاک رود و حتی نشان او هم دور از چشم آنان باشد.
براساس روایتی که کلینی از احمد بن ابی نصر از حضرت رضا(علیه‌السلام) آورده است. امام در پاسخ احمد که از محل قبر فاطمه(علیهاالسلام) پرسید، گفت: او را در خانه‌اش به خاک سپردند. و چون بنی‌امیه مسجد را وسعت دادند قبر در مسجد قرار گرفت.(2) ابن شهر آشوب از گفته شیخ طوسی می‌نویسد: آنچه درست‌تر می‌نماید این است که حضرت را در خانه‌اش یا در روضه پیغمبر به خاک سپرده‌اند.(3)
در مقابل این روایت، ابن سعد که در آغاز قرن سوم رحلت کرده است، از عبدالله بن حسن روایت کند: مغیره بن عبدالرحمان بن حارث بن هشام را در نیم روز گرمی دیدم که در بقیع ایستاده بود. به او گفتم: ابو هاشم برای چه در این وقت اینجا ایستاده‌ای؟
گفت: در انتظار تو بودم! به من گفته‌اند: فاطمه(علیهاالسلام) را در این خانه (خانه عقیل) به خاک سپرده‌اند. از تو می‌خواهم این خانه را بخری تا مرا پس از مرگم در آنجا به خاک بسپارند!
و من گفتم: به خدا سوگند این کار را خواهم کرد!
اما فرزندان عقیل آن خانه را نفروختند. عبدالله بن جعفر گفت: هیچ‌کس شک ندارد که قبر فاطمه(علیهاالسلام) در آنجاست.(4)
اگر روایت احمد بن ابی نصر قرینه معارض نداشت پذیرفته می‌شد. اما علمای شیعه روایت‌هایی آورده‌اند که نشان می‌دهد دختر پیغمبر را در بقیع به خاک سپرده‌اند. به علاوه در ضمن این روایات آمده است که برای پنهان داشتن قبر دختر پیغمبر صورت هفت قبر(5) و به روایتی چهل قبر ساختند و این قرینه‌ای است که قبر در داخل خانه نبوده، زیرا خانه محقر دختر پیغمبر(ص) جای ساختن این همه صورت قبر را نداشته است. و نیز روایتی در بحارالانوار دیده می‌شود که مسلمانان بامداد شبی که دختر پیغمبر به جوار حق رفت در بقیع جمع شدند و در آنجا صورت چهل قبر تازه دیدند.(6)
مجلسی از دلایل الامامه و او به اسناد خود، روایتی از امام صادق(علیه‌السلام) آورده است که بامداد آن روز می‌خواسته‌اند جنازه دختر پیغمبر(ص) را از قبر بیرون آورند و بر آن نماز بخوانند و چون با مخالفت و تهدید سخت حضرت علی(علیه‌السلام) روبرو شده‌اند از این کار چشم پوشیده‌اند.(7)
به هر حال پنهان داشتن قبر دختر پیغمبر ناخشنود بودن او را از کسانی چند نشان می‌دهد و پیداست که او می‌خواسته است با این کار آن ناخشنودی را آشکار سازد.
منبع: کتاب زندگانی فاطمه زهرا، سیدجعفر شهیدی

پی‌نوشت‌ها:
1. مناقب، ج 1، ص 504
2. اصول کافی، ج 1، ص 461
3. همان، ج 3، ص 365
4. طبقات، ج 8، ص 20.
5. بحارالانوار
6. همان
7. همان