ارسال شده توسط :
غلامی |
نظر()
بازهم ای دل فاطمیه آمده فصل اشک و آه و گریه آمده
بازهم غمنامه زهرا شده غصه در بیت علی بر پا شده
بازهم اندوه و درد فاطمه جلوه کرده بر دل و جان همه
بازهم این درد دلم افزون شده بهر قد فاطمه دل خون شده
بازهم این دل در عزای مادر است غربت و غم همنشین حیدر است
بازهم آن پهلوی زخمی و کبود هر چه کردند مزد پیغمبر نبود
مرغ جانم پرزد امشب تا بقیع پای جوی اشک زینب تا بقیع
خواهم امشب عقده دل واکنم دردلم با مادرم نجوا کنم
مادر ای مادر فدای قبر تو همچو زینب من فدای صبر تو
از غم کوچه بگو و پشت در از کبوتر ُ بچه و یک مشت پر
دست بسته مرتضی را می برند رابط ارض و سما را می برند
چه گذشت ای مادرم بر زینبین بر کریم اهل بیت و بر حسین
غنچه ها دیدن که گل را می زدند بر جهانی مام کل را می زدند