سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
روز شمار عید غدیر

عید قربان، جلوه گاه تعبد

عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده قربانى مى کند تا سبکبال شود.


      

عمر بخوبى از مقام و منزلت و شخصیت مولا امیرالمؤمنین خبر داشت، روایاتى که از طریق سنت در این موضوع وارد شده، بسیار است که خود او اعتراف مى‏نموده، و احادیثى را از رسول خدا نقل کرده است، ولى همانطور که ذکر شد تبعیت از حق، طهارت نفس، و صفاى باطن، و انقیاد لازم دارد و این هذا؟

علامه امینى گوید که حافظ دار قطنى و ابن عساکر تخریج این حدیث نموده‏ اند که دو نفر نزد عمر بن خطاب آمدند، و از طلاق کنیز سئوال کردند که چند مرتبه مى‏توان او را طلاق داد، تا حرام نشود، و دیگر نتوان او را بعقد جدیدى نیز در حباله نکاح درآورد.

عمر با آنها برخاست تا آنکه بمسجد آمده و در میان حلقه‏اى از جمعیت مرد اصلعى(1) نشسته بود

عمر گفت‏ اى اصلع در طلاق امة (یعنى کنیز) چه مى‏گوئى؟

آن مرد سر خود را بسوى او بلند کرد و با دو انگشت ‏سبابه و وسطى اشاره کرد.

عمر دانست که طلاق امه دو طلاق است و فورا به آن دو مرد گفت تطلیقتان یعنى دو بار طلاق. یکى از آن دو گفت: سبحان الله ما نزد تو آمدیم، و تو امیرالمؤمنین و بزرگ آنها هستى!چگونه با ما آمدى تا در مقابل این مرد ایستادى!و از او سئوال کردى!و به اشاره او با دو انگشت‏ خود اکتفا نمودى؟

عمر به آندو گفت: آیا مى‏دانید این مرد کیست؟

گفتند: نه گفت: این على بن ابیطالب است اشهد على رسول الله صلى الله علیه و آله لسمعته و هو یقول: ان السماوات السبع، و الارضین السبع، لو وضعا فى کفة، ثم وضع ایمان على فى کفة لرجح ایمان على بن ابیطالب[2]

عمر به آندو گفت: شهادت مى‏دهم بر رسول خدا که از او شنیدم که درباره على مى‏فرمود: اگر آسمان‏هاى هفتگاه و زمین‏هاى هفت طبقه را در کفه ترازوئى بگذارند، و سپس ایمان على را در کفه دیگر بگذارند، هر آینه ایمان على بن ابیطالب سنگین‏تر خواهد بود.

سپس علامه امینى گوید در حدیثى که زمخشرى روایت کرده مى‏گوید: آندو نفر بعمر گفتند: تو خلیفه مسلمین هستى و آمده ‏ایم از تو سؤال کنیم!تو ما را پیش مرد دگرى بردى، و از او سئوال نمودى، یکى از آندو گفت: سوگند بخدا که‏اى عمر من دیگر با تو سخن نخواهم گفت:

عمر گفت: واى بر تو!مى‏دانى این مرد که بود؟او على بن ابیطالب است الخ.

و این روایت را دارقطنى و ابن عساکر از حافظین نقل نموده‏اند، و نیز گنجى در کفایه ص 129 روایت نموده و گفته است که هذا حسن ثابت، این روایت، روایت‏خوب و قبول آن نزد علماء ثابت‏شده است.

و نیز از طریق رواة زمخشرى، خوارزمى امام الحرمین در مناقب ص 78 و سید على همدانى شافعى در مودة القربى روایت کرده‏اند، و حدیث[3] میزان و ترازو را از عمر، محب الدین طبرى در کتاب ریاض النضره ج 1 ص 244 و صفورى در نزهة المجالس ج 2 ص 240 آورده‏اند.

 1] )اصلع کسى است که جلوى سر او مو ندارد

[2] الغدیر ج 2 ص299

3) یعنى فقط ذیل حدیث فوق را که جمله: لوان السوات السبع الخ بوده باشد

 


      
<      1   2   3   4   5   >>   >



پیامهای عمومی ارسال شده

+ انالله وانا الیه راجعون مدیر وبلاگ http://www.alifaghani.parsiblog.com/بدلیل ایست قلبی امروز دار فانی را وداع گفت به خانواده وهمه دوستان ایشان تسلیت عرض می کنم ضمنا مراسم تشیع فردا از منزل ایشان اتوبان نیایش.ایرانپارس.خیابان شقایق(بغل پمپ بنزین).روبروی بازار روز میوه وتره بار.بهارن پنجم.پلاک5. از ساعت بین ساعت 9.15 و 10 انجام خواهد گرفت

+ از همه دوستان در این لیالی قدر در هر کجای ایران عزیز که هستدید التماس دعا داریم خدا گوید :***

+ رمضان است ومحتاج دعایم /زعمق دل دعایی کن برایم /اگر امشب به معشوقت رسیدی /خدا را در میان اشک دیدی /کم هم نزد او یادی زما کن /کمی هم جای ما اورا صدا کن /بگو یارب فلانی روسیاهست /دو دستش خالی وغرق گناه است /

+ علی شویم وعالی باشیم -هم سفره کاسه سفای باشیم --چون سکه به دست کودکی برق زنیم --نان آور سفره های خالی باشیم **می شود این

+ امشب تمام آینه ها را صدا کنید -گاه اجابت است رو به سوی خدا کنید-ای دوستان آبرو دار در نزد حق -در نیمه شب قدر مرا هم دعا کنید **ای کاش

+ سلام به همه دوستان تصمیم گرفتم چند تا پیامک جالب که برام تو شب نوزدهم رمضان توسط دوستان ارسال شده بود برای شما هم بفرستم *

+ در طاعت حق به خاک وخون خفت علی